خانه/تعبیرخواب/پ پ پا پا برهنه پابند پابنداني کردن پاتيله پا پيچ پاپيون پاچه پا در مياني پادشاه پادگان پادو پارچ پارچه پارچهء گل دار پارچهء مخمل پارس پارک پاره پارو پاسبان پاسپورت پاس داشتن پاشنه پاکت نامه پاک نويس پالان پالتو پانسمان پانسيون پاي اورنجن پاي تابه پاييز پُتک پتو پختن گوشت پخت وپز پدر پدر بزرگ يامادربزرگ پدر خوانده پدر روحاني پدر مقدس پذيرفتن پر پرپهن پرتاب کردن پرتره پرتقال پرتگاه پرتو نور پرچم پرچمدار پرچين پرخاش پرداخت پول پرده پرده بکارت پردهء پرنقش و نگار پرده داري پرستار پرستاري پرستو پرستيدن پرگار پرنده پرواز کردن پروانه پرونده پرهيزکار پري پري دريايي پريدن پريشاني پزشک پزشک قانوني پژواک پست پستان پستان بند پستچي پستخانه پستي و فرومايگي پسر پس مانده غذا پسته پشت پشت بام پشت سر پشته پشتي پشم پشه پشيمان شدن پل پل صراط پل عابر پياده پلک پلکان پلنگ پلو پله پلاس پليته پليس پماد پنبه پنجره پنجه پند دادن پنکه پنهان شدن پنير پوتين پوست پوست ميوه پوستين پوشاک پول پول تقلبي پول خرد پولاد پونز پهلو پي پياده روي پياز پياله پيام پيامک پيانو پيپ پيت پيچ پيچک پيچ و خم پيدا کردن پيراهن پيرايه پير شدن پيروزي پيسي پيشاني پيشاني بند پيش بند پيشخدمت پيشرفت پيشواز پيشه پيشي گرفتن پيغام رساندن پيغمبري پيکان پيکر پيکره پيک نيک پيلور پيمان پيمانه پينه دوز پيه خوردن