سيرک
سيرک
امروز سيرک يک موضوع مهجور و متروک است. در مشرق زمين و در کشورهاي آسيائي اصولا سيرک نبوده و نيست. گه گاه يک دسته از بندبازان و بازيگران همراه چند دلقک و معدودي حيوان رنجور و گرسنه به اين قسمت از جهان مي آمدند و به نام سيرک چند شب مردم را سرگرم و سرکيسه مي کردند و به راه خود ادامه مي دادند و مي رفتند. تا آنجا که من به خاطر دارم در ايران شايد پنج بار سيرک آمده باشد ولي در کشورهاي اروپائي و امريکايي سيرک بسيار متداول بوده و روزگاري سيرک بازان از شهرت و اعتبار و درآمد خوبي برخوردار بودند. اينک در اروپا و امريکا نيز سيرک وجود ندارد و اگر هم باشد زياد مطرح و محل اعتنا نيست زيرا تلويزيون جاي آن را گرفته و مردم جهان را از ديدن سيرک بي نياز کرده است. تلويزيون به خيلي از چيزها نقطه پايان نهاد از جمله به سيرک به طوري که نسل جوان مغرب زمين نه تنها به سيرک توجه و اعتناي زيادي ندارد بلکه بسياري از آنها در عهد شکوفايي تلويزيون به دنيا آمده اند و اصولا سيرک و سيرک بازان را نديده اند. پس اينکه يک ايراني، سيرک در خواب ببيند بعيد التصور است. سيرک بازان به ظاهر مردمي خوشحال و خوشبخت هستند اما در حقيقت با مردم ديگر فرق ندارند چه بسا بدبخت تر هستند. ضمنا سيرک بازان هر جا که وارد شوند براي مردم آنجا بيگانه اند و با همه صميميت و آشنايي که تظاهر مي کنند هم خودشان احساس بيگانگي مي کنند و هم مردم نمي توانند آنها را به عنوان همشهري بپذيرند. با توجه به اين مسائل چنانچه در خواب سيرک ببينيم نشان آن است که با مردمي بيگانه و مسائلي تفنن آميز رو به رو مي شويم. ذهن ما از اشتغالات غير ضروري و غير مفيد خبر مي دهد و مردمي که مي آيند و نمي مانند و مي گذرند. ديدن سيرک در خواب فريب زندگي است. کليه گول زنک هاي زندگي روزمره ما ممکن است در خواب به صورت سيرک ظاهر شوند و مردم بيگانه اي که فقط به گرفتن علاقه و عادت دارند نه دادن و سود رسانيدن. زندگي ما پر است از گول زنک ها. يک بچه را يک جغجغه خوشحال مي کند و گول مي زند و ما را يک خانه يا يک اتومبيل پر زرق و برق پس نفس مسئله فرق نمي کند نوع گول زنک متفاوت مي شود. همه اين گول زنک ها به صورت سيرک در خواب هاي ما نقش مي پذيرند و کسي که در خواب سيرک ببيند با توجه به نوع زندگي خودش مي تواند تشخيص دهد که بسته کدامين گول زنک خواهد شد