دژخيم
دژخيم
دژخيم تجسمي است از غول وجدان خودمان و هيبتي که دارد و بيم و هراسي که نا آگاهانه احساس مي کنيم. ترس از دژخيم به ميزان تاثر پذيري ضمير نا خود آگاه ماست از حوادثي که اتفاق مي افتد. قبلا نيز گفتم کارهائي که مي کنيم و نسبت به نتايج آن بي تفاوت مي مانيم و از آن مي گذريم، ضمير ما و به زبان گوياتر وجدان ما از آن کارها تاثير مي پذيرد و همين تاثير است که در خواب هاي ما به صورت دژخيم مجسم مي گردد. در خواب، يادژخيم عليه مااست يا له ما که بي ترديد اين دو حالت تفاوت هائي در تعبير به وجود مي آورد. خانم ايتانوس گفت جلاد يادژخيم هم زاد ما است و در همه جا و در هر حال ما را دنبال مي کند. او مي گفت اگر خودمان خوب باشيم همزاد ما بد است و اگر بد و نا صالح باشيم همزاد ما خوب است. البته اين افسانه است اما نشان مي دهد که مردم به وجود نيکي و بدي در کنار هم معتقد بودند و همين اعتقاد است که وجود شيطان را در تمام اديان توجيه مي کند. اگر در خواب دژخيم از ما بود مورد تعدي و ستم قرار گرفته ايم يا قرار خواهيم گرفت و اگر عليه ما بود ستمي کرده ايم يا تعدي نموده ايم که وجدانمان آن را به ياد مي آورد و متذکر مي شود. چنانچه در خواب ببينيم که دژخيم به فرمان ما قصاص را اعمال مي کند در واقع خود ما هستيم که دژخيم مجازاتمان مي نمايد. به هر حال اگر دژخيم داريم سرزنش و شماتت وجدان است.