اذان
اذان
محمدبن سيرين گويد:
هر بنده مصلح و مومن و مستور چون بيند در جايگاهي معروف بانگ نماز شنود يا بانگ نماز دهد، دليل حج بيت الله بگذارد. اگر بانگ نماز در جايگاهي مجهول بود، مكروهي و ناپسندي بدو رسد. اگر اين خواب را مردي فاسق ديد، دليل كه او را به دزدي گيرند. اگر ديد بانگ نماز را از مسجد يا از مناره دهد، دليل كه مردمان را به خدا مي خواند. اگر ديد در بستر خفته بانگ نماز مي داد. دليل كه با زن خودالفت دارد. اگر ديد بانگ نماز در خانه خود مي داد، دليل كه مفلس و درويش گردد و گويند كسي از اهل بيت او هلاك شود. اگر ديد بانگ در چاه يا در سردابه مي داد، دليل كه آن كس زنديق يا منافق است. اگر ديد كه بانگ نماز در كوچه ميداد. دليل بر ماسوي كند.
ابراهيم كرماني گويد:
اگر مردي بيند با زن خود بانگ نماز مي داد، دليل است كه از دنيا رحلت كند بزودي. و اگر ديد در كلمه هاي بانگ نماز زيادت و نقصاني بود، دليل كه بر مردمان ستم و بيداد نمايد. اگر ديد كودكي بانگ نماز مي داد، دليل كه پدر و مارد را وداع گويد. اگر بيند بانگ نماز در گرمابه مي داد، دليل بدحالي او بود در دين و دنيا. اگر ديد بانگ نماز در قافله يا در لشگرگاه مي داد، تاويلش بد است. اگر بيند محبوسي درزندان بانگ نماز مي داد و اقامه كرد، از زندان رهايي يابد. اگر بيند بانگ نماز به لهو و بازي مي داد، دليل كه هلاك شود. اگر ديد بر سر كوهي بانگ نماز مي داد، دليل كه پادشاه سخن راست گويد و او را به خداي تعالي خواند. اگر ديد در مناره بانگ نماز مي داد، دليل كه بزرگي و فرمانروائي يابد. اگر بيند در كنج خانه بانگ نماز داد، دليل كه در كار حق خيانت كند. اگر بيند درسردابه بانگ نماز داد،دليل كه به سفر زود شود و در آن سفر رنج و بلا كشد و دير بماند. اگر ديد در ميان كوهي بانگ نماز كرد، دليل كه در ميان قومي ستمگر گرفتار آيد و با وي خيانت كنند. اگر ييند بر كرسي يا بر تختي نشسته بود يا ايستاده و به لهو بانگ نماز مي كرد، دليل كه عقل از او زايل شود. اگر ديد ديگري بانگ نماز كرد و او بشنيد. دليل كه به كار عبادت و طاعت كاهل است و كسي او را به خداي تعالي خواند. اگر بيند بانگ اقامت شنود، دليل كه در كارهاي حق توفيق يابد.
حضرت امام جعفر صادق فرمايد:
بانگ نماز در خواب بر دوازده وجه است.
اول: حج.
دوم: سخن حق.
سوم: فرمانروائي.
چهارم: بزرگي.
پنجم: رياست.
ششم: سفرطولاني.
هفتم: بريدن.
هشتم: تنگدستي و فقر.
نهم: خيانت.
دهم: جاسوسي.
يازدهم: منافقي.
دوازدهم: بريدن دست
ba salam dar khab didam ke be man ittela dadan ke hkanomam waze haml karde wa farzand pesar hast .man be bimarestan raftam nam on ra samuel ghozashtam wa azan dar ghosh farzan khandam farzan labgandi zad wa man az hkab bidar shodam ltfan tabirash ra begoid
salam dar khab didam ki dar khonai torike azon meguftam va padaru modaram onjo huzur doshtand azonro durust meguftam ammo sadoyam zebo nabud va padaru modaram meguftand pisari mo metavonad va sadoyash khub khohad shud va digar in ki muhlati du
ruz ast ki khobhoi zisht tarsnok mibinam shabho namiytavonam bikhobam ashkhosi noshinos va hayvonotiro bo surati badhaybat mebonim lutfan tabirashro begoid
salam dar khab didam ki dar khonai torike azon meguftam va padaru modaram onjo huzur doshtand azonro durust meguftam ammo sadoyam zebo nabud va padaru modaram meguftand pisari mo metavonad va sadoyash khub khohad shud va digar in ki muhlati du
ruz ast ki khobhoi zisht tarsnok mibinam shabho namiytavonam bikhobam ashkhosi noshinos va hayvonotiro bo surati badhaybat mebonim lutfan tabirashro begoid