ش

شرارهء آتش

شرارهء آتش
محمدبن سيرين گويد: شراره آتش در خواب، سخن بد باشد كه به وي رسد. اگر به قياس شراره آتش در وي مي افتاد، دليل كه جنگ و فتنه در آن موضع پديد آيد. اگر بيند كه شراره هاي آتش سخت بزرگ بودند، دليل بود كه عذاب خداي عزوجل بدو رسد، يا بدان موضع رسد. اگر بيند كه شراره آتش در ميان مردمان افتد، دليل كند كه مردمان آن موضع رابا يكديگر جنگ و خصومت افتد و آتش انداختن و بازي كردن به آتش سخن زشت گفتن بود. جابر مغربي گويد: اگر بيند كه پاره آتش درخشنده در دست داشت، دليل كند كه به كار پادشاه مشغول شود. اگر بيند كه با آتش دود بود، دليل كه در آن كار او را بيم و ترس بود. اگر بيند كه آن آتش در دست وي فرو مرد، دليل كند كه درخدمت پادشاه مالي حرام به دست آورد. اگر بيند كه از آتش پاره مردم را همي داد، دليل كند كه از كردار وي مردمان را رنج و مضرت رسد و مردمان دشمن او شوند. اگر بيند كه چيزي از خوردني بر آتش همي پخت وي مي خورد، دليل كند كه سخنهاي خوش شنود. حضرت امام جعفر صادق فرمايد: ديدن آتش در خواب بر بيست و پنج و جه بود. اول: فتنه. دوم: كارزار. سوم: فساد. چهارم: تعب. پنجم: خصومت. ششم: سخنهاي زشت. هفتم: منع از كام و مراد. هشتم: خشم پادشاه. نهم: عقوبت. دهم: نفاق. يازدهم: بيراهي. دوازدهم: علم و حكمت. سيزدهم: راه هدي. چهاردهم: مصيبت. پانزدهم: ترس و بيم. شانزدهم: سوختن. هفدهم: خدمت پادشاه. هجدهم: طاعون. نوزدهم: سرسام. بيستم: آبله. بيست و يكم: گشايش كارها. بيست و دون: فضيلت. بيست و سوم: مال حرام. بيست و چهارم: روزي. بيست و پنجم: منفعت

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *