بادنجان
بادنجان
محمد بن سيرين گويد:
بادنجان خوردن در خواب اگر به وقت بود و اگر بيوقت و اگر پخته بود و اگر خام، دليل غم و اندوه بود بقدر آن كه خورده بود، دليل تر و خشك آن يكسان بود.
ابراهيم كرماني گويد:
اگر بيند كه بادنجان بسيار داشت، ليكن جمله را ببخشيد يا بفروخت يا از منزل خود بيرون انداخت و از آن بخورد، دليل است كه از غم و اندوه رسته شود.
منوچهر مطيعي تهراني گويد:
نفايس الفنون تصريح دارد که خوردن بادنجان در در فصل خودش راي و انديشه و تعقل است ولي در خارج از فصل نيکو نيست. ابن سيرين مي گويد خوردن بادنجان در خواب اگر به وقت باشد يا بي وقت و اگر پخته باشد يا خام نشان خوردن غم و داشتن غصه و اندوه است ولي همچنان که در مقدمه اين کتاب توضيح داده شد ممکن است شما در خواب بادنجان ببينيد اما بادنجان محور خواب شما نباشد و تعبيرش تحت شعاع چيز ديگري که اساس روياي شماست قرار بگيرد پس نبايد بد به دل آورد و صرفا به ديدن بادنجان تعبير نادرست داشت. بادنجان نيکو نيست بخصوص اگر پوست سياه و براق داشته باشد. چنانچه در خواب ببينيد که در دست خود بادنجان داريد و آن را به ديگري مي دهيد از جانب شما نسبت به آن شخص ستمي مي شود و رنجي مي رسد ولي اگر بادنجان را از دست به زمين بيافکنيد يا از خانه بيرون بياندازيد گوياي فرج از شدت و نجات از بلاست و راحتي و آسودگي نزديک را بشارت مي دهد. پوست کندن بادنجان نيز پرداختن به کاري است که ناخشنودي همراه مي آورد